|یکـــ جـرعـه نــور|
random-hadisحدیث تصادفی
سخنی از بهشت
آقا از دعاها
سوال کن،
همیشه سراغ
تو را از آنها میگیرم.
هر روز یاد تو کردن
نشانه ی لطف تو است
به من،
که یعنی هر روز
اول تو یادم میکنی.

با ظهور تو

روزه ام باز می شود

این روزه های ما،

که فقط

گشنگی کشیدن است.

یک دعای سحر تو

برای من،

افلاکیم میکند

محرومم نکن آقا.

مادربزرگ حسین
چه سری ست
که وفات شما
مصادف شد
با روزی که نامه های
کوفیان به دست
اربابم حسین
میرسد.

انتظار ظهورت

این همه غوغا میکند،

چه رسد به آمدن

به حضورت

مولا جان.

نگاه به

چهره ات

چه ها که

به من منتقل نمیکند.

زخم مرا ببین

پر از نیاز به درمان

با نگاه توست.

 

 

تابلوی
نقاشی زندگیم
پر از حضور تو،
       و
دیدنی می شود،
در این ماه مبارک.
ارباب
آخر به کشتن
میدهد مرا
یاد کردن آن همه
بی وفایی ها.
با دعا برای
ظهور تو
افطار میکنم.
ای نفس
یازده ماه امور
دست تو
یک ماه هم
بسپار دست من.

در این ماه

دعاهای زیادی

وارد شده

اما دعای بالینی

این ماه ابو حمزه ثمالی ست.