حرکت
شب و روز
گشنه و سیر،
رنج و زحمت و خستگی
نمی شناسند؛
چون شیرینی
رسیدن به
هدف
در تمام مسیر
مد نظر است.
حرکت
شب و روز
گشنه و سیر،
رنج و زحمت و خستگی
نمی شناسند؛
چون شیرینی
رسیدن به
هدف
در تمام مسیر
مد نظر است.
حرکت:
یعنی دوری
از مبدا
و نزدیک
شدن به مقصد.
پس اگر
غیر از این بود،
دیگر حرکت نیست،
جابه جایی ست.
ترسیم هدف های
کوتاه و میانی،
بسیار امید بخش است،
برای تداوم
حرکت ها،
و رسیدن
به مقصد نهایی.
وقت حرکت
و نزدیک شدن
باید گفت؛
از دور با تو وداع میکنم
ای مبدا،
و از نزدیک
به تو سلام میدهم
ای مقصد.
ای مبدا
که مدتی مقصدم بودی!
دوستانم را راهی کن!
و اما تو ای مقصد،
خودت را
برای عزیزانم
که قصد حرکت دارند
زینت ببخش.
چه سد
بزرگی است،
سرراه حرکت ها،
همان که با نگاه به
مسافت های طی شده
سبز راه میشود!
آری
عُجب است
آن سدی که ازش میگفتند،
پس مسافت های
طی شده را
با درنظرگرفتن
راه های باقی مانده ملاحظه کنبم.
تا این عجب ببیند
که جایی برای ماندن ندارد.
دقت کردی!؟
بعضی مثل آب،
جریان دارن و
حرکت میکنن،
از هرجا هم که گذشتن،
ویژگیشون اینکه که،
پاک و طاهر
میکنند.
حضورشون
طهارت محیط رو
به همراه داره،
بدون هیچ تبعیضی.
توقف
(برای بررسی، برآورد، تامل.)
از بایدهای حرکت است!
ولی سکون از نبایدها.
در حین توقف میشود حرکت کرد!
ولی در سکون،
از حرکت،
فرسنگها،
فاصله گرفته ایم.